سفارش تبلیغ
صبا ویژن

88/3/3
6:49 عصر

بازی چوگان

بدست محمد تاجیک در دسته

                                                          بازی چوگان

  

عمل چوگان باز. یکی ازبازیهای بسیار قدیم است . واضع و عامل اصلی آن کاملاًروشن نیست . بعضی آن را به ایرانیان نسبت میدهند و میگویند: «چون اسکندر تصمیم گرفت به ایران حمله کند «دارا» گوی و چوگانی برایش فرستاد تا بجای کشورگشائی ببازی پردازد ». در سال 1150 م . شیرین ، دختر یکی از امپراطوران مسیحی چوگان بازی را یاد گرفته بود و شوهراو را زن دیگری دوست میداشت . روزی شیرین با رقیب عشقی خود شرط بست که با هم چوگان بازی کنند. اگر شیرین در مسابقه پیروز شد آن زن دست از شوهر وی بردارد و اگر آن زن مسابقه را برد، شیرین از شوهر خویش چشم بپوشد. در این مسابقه شیرین شکست خورد. این بازی سالهاپس از آنکه در ایران رایج بود به هندوستان و از آنجا به کره و چین و ژاپن رفت و اولین بار انگلیسها آن را از مشرق زمین به اروپا بردند. یکی از دیپلماتهای انگلیسی بنام « چارلز زمبول » که در راس هیئتی به ایران آمده بود، در بازگشت خویش به انگلیس اولین باشگاه چوگان بازی را در انگلستان تاسیس کرد. افسران انگلیسی ارتش هندوستان شیفته این بازی شدند و بدیهی است که در مراجعت به اروپا آن را رها نکردند و به تمرین میپرداختند، تا جائی که در سال 1869 م . اولین مسابقه رسمی چوگان بازی در انگلستان انجام شد. لیکن این مسابقات بسیار آشفته و نامنظم بود. بعدها نظم و ترتیبی به آن دادند و قواعد و مقرراتی برای آن وضع کردند. ابتدا از تعداد هر دسته کاستند و آنها را از هشت نفر به پنج نفر رساندند و پس از چندی بچهار نفر رسانیدند. اسبها را کوچک تر انتخاب کردند و بازی سریعتر انجام میشد. کم کم بیشتر کشورهای قاره اروپا بچوگان بازی پرداختند و باشگاههای چوگان تاسیس کردند. در این بازی اسب بمنزله یک ابزار کارست و حال آنکه در سوارکاری اسب عامل اصلی است ، یعنی مانند توپ و چوگان است . مدت بازی حداکثر هشت دورست و هر دور آن هشت دقیقه است . در خلال بازی سه دقیقه برای استراحت منظور شده است و چوگان باز میتواند در این فاصله اسب دیگری برگزیند. زمین بازی 275 متر طول و 140 متر عرض دارد و از چمن پوشیده شده است . وزن گوی ها 135 گرم و قطر آنها هشت سانتیمتر و نیم و جنس آنها از چوبست . هریک از افراد دسته نقش معین دارند و افراد شماره گذاری شده اند.

 

           تاریخچه ی بازی چوگان

 

در تاریخ ایران نخستین باری که از بازی چوگان سخن رفته, همپیوند است با افسانه های پیرامون بنیانگذار فرمانروایی ساسانی در «کارنامه ی اردشیر بابکان». اردشیر نوجوان زمانی به دربار اردوان –واپسین شاه اشکانی- رفت, شاه فرمان داد «هر روز با فرزندان او و بزرگان به نخچیرگاه و چوگان بازی برود و اردشیر نیز چنین می کرد. به یاری یزدان در چوپیکان(چوگان) بازی و سواری و شَترَنگ(شطرنج) و نیواَرتَخشیر(نَرد) و دیگر فرهنگ ها بر همه ی ایشان چیره بود».



از همین سند و دَستکی که برجای مانده، بی گمان می توان پی برد که این بازی ها پیشتر از زمان ساسانی در ایران وجود داشته اند. هر چند همانگونه که در جستار پیرامون بازی شترنگ{+} آورده ام، نشانه هایی وجود دارد که بازی شَترَنگ در زمان ساسانی از هند به ایران آورده شده است. ولی با بهره گیری از همین بازگویی درخواهیم یافت که -همانگونه که در جستار پیشینه ی بازی شترنگ آوردم- بازی شَترَنگ، یک بازی ایرانی بوده که نخست به هند راه یافته و سپس در زمان ساسانی به ریختی فراگیر از هند به ایران بازمی گردد. به هر روی باید گوشزد کرد که هرمز, نوه ی اردشیر پاپکان در همان اثر، چوگان بازی چالاک و زبردست شناسانده می شود.


پیشینه ی این بازی را در ایران می توان با بهره گیری از چندین سند و دَستَک به زمان هخامنشیان یا حتی پیش از آن نیز کشانید. گواه نخست فردوسی و شاهنامه ی اوست که شاهان و کهرمانان افسانه ای چون لهراسب و سیاوش و... را آشنا به بازی چوگان برمی شمارد.


نظامی در شرف نامه، داستانی را به نظم کشیده است که درآن زمانی که اسکندر آهنگ یورش به ایران را می کند, داریوش سوم گوی و چوگانی برای او می فرستد و به خوارداشت او می پردازد. در تاریخ بلعمی نیز به گونه ای به این پُرسمان پرداخته شده است و پیغام داریوش سوم به اسکندر چنین آمده: «تو کودکی, اینک چوگان و گوی فرستادم, بازی کن و ز ملک دست بازدار...»


گویا گزنفون نیز به گونه ای به این بازی، در زمان هخامنشیان اشاره دارد.  شماری نیز به شَوَند سردرگمی و دل استوار نبودن، آن را یک بازی ایرانی/هندی خوانده اند. 


 

                  بگذار مردم بازی های دیگری را برگزینند، اما بهترین بازی ها، بازی پادشاهان است.

این جمله ای است که بر روی لوحی سنگی در کنار یکی از زمین های چوگان در پاکستان حک شده است.

 

 

این بازی ها پیشتر از زمان ساسانی در ایران وجود داشته اند.

 

 

با بهره گیری از چندین سند و دَستَک به زمان هخامنشیان یا حتی پیش از آن نیز کشانید.

 

 

 

به باور بسیاری از مورخان و پژوهشگران و بر اساس مطالعات انجام شده، ریشه بازی چوگان به قبایل ایرانی تبار در زمان پادشاهی داریوش اول باز می گردد، پس از آن نیز تا حکمفرما شدن پادشاهی هخامنشیان، این بازی در میان ایرانیان مرسوم بود. گروهی دیگر از پژوهشگران این بازی را به سرزمین های جنوب افغانستان نسبت می دهند.

بر اساس اسناد تاریخی این ورزش از
???
سال پیش از میلاد مسیح تاکنون دارای قدمت می باشد. ( البته برخی پژوهشگران قدمت آن را چهار هزار سال پیش از میلاد مسیح می دانند )

به هر روی این ورزش، بر اساس اعلام فرهنگستان اسب انگلستان، 600 سال پیش از میلاد مسیح در سرزمین ایرانیان و تورانیان بازی می‌شده است.

 

 

گواه نخست فردوسی و شاهنامه ی اوست که شاهان و کهرمانان افسانه ای چون لهراسب و سیاوش و... را آشنا به بازی چوگان برمی شمارد.

 

 

کاملا درست می باشد و نیز در شاهنامه، بازگویی شده است که شاپور دوم، از پاشاهان ایران در سلسله ساسانی در قرن چهارم، از سنین کودکی به فراگیری مهارت های بازی چوگان پرداخته و زمانی که هفت سال بیشتر نداشته با مهارت آرسته، این بازی را انجام می داده است.

 

باستانی ترین میدان بازی

باستانی ترین میدان بازی چوگان با استانداردهای جهانی، اکنون در میدان نقش جهان اصفهان قرار دارد که روزگاری میزبان ماهرترین سوارکارانی بوده است که گوی را با ضربه چوگان خود از جلوی ورودی مسجد جامع عباسی تا نزدیکی سر در بازار قیصریه و برعکس به حرکت در می آوردند و سلاطین صفوی، بزرگان و مهمانان خارجی از ایوان عمارت عالی قاپو به تماشای این بازی می پرداختند.

 

Polo     
         واژه پولو (چوگان)، واژه ای تبتی و به معنای توپ می باشد، نام چوگان نیز از همان دوران کهن به یادگار مانده است، همچنین چوگان را با نامهای گوناگون از جمله ورزش پادشاهان یا پادشاه ورزش ها نیز می شناسند.

 برخی به اشتباه بر این باور هستند که ترکان و مغولان بازی چوگان را ابداع کرده اند!!، این درحالی است که امپراتوری مغولان، هزار سال پس از شکل گیری چوگان در آسیا و فلات ایران برپا شده است و امروزه مغول ها، چوگان را به روشهای گوناگون بازی می کنند و به جای گوی، از سر بز به عنوان توپ استفاده می کنند!

به هر روی، مهد و زادگاه این ورزش ایران باستان است، چوگان که فرنام نخستین ورزش تیمی جهان و نیز نخستین بازی با توپ جهان را بدنبال دارد، پرسرعت ترین ورزشی است که ایرانیان باستان آن را ابداع نمودند تا نشان دهند که در میدان دلاوری و ورزش نیز همچون بسیاری موارد دیگر پیشرو هستند و همواره به نام ایران شناخته خواهد شد.

 

حافظ می فرماید:


خسروا گوی فلک در خم چوگان تو شد .......... ساحت کن و مکان عرصه? ی میدان تو باد

    

چوگان که ورزشی مفرح و سودمند است یکی دیگر از فنون سوارکاری می‌باشد. مبتکر چوگان‌بازی، ایرانیان هستند، اما اطلاعی از تاریخ دقیق شروع آن وجود ندارد. 

چوگان که ورزشی مفرح و سودمند است یکی دیگر از فنون سوارکاری می‌باشد. مبتکر چوگان‌بازی، ایرانیان هستند، اما اطلاعی از تاریخ دقیق شروع آن وجود ندارد.
در شاهنامه فردوسی در چندین جا وصف چوگان به طور مفصل آمده است، که از جمله، بازی بین ایرانیان به فرماندهی ایرانیان به فرماندهی سیاوش و تورانیان به فرماندهی افراسیاب می‌باشد.
گزنفون بازی گوی و چوگان را اینطور شرح می‌دهد:
«در دو انتهای میدان وسیعی، دو دروازه از میله‌ های سنگی درست می‌ کرده و دو دسته
?? تا ??
نفری مشغول بازی می‌شدند و هر دسته که گوی را با چوگان از دروازه دسته دیگر خارج می‌ساخت برنده به شمار می‌آمد. این بازی از لحاظ نشانه‌گیری و نشانه‌زنی و فائق آمدن بر حریف و پایداری و تلاش و دفاع از حدود دروازه خود از لحاظ چابک‌سواری و خم و راست شدن در حین تاخت و هنگام بازی دارای نتایج روحی، تربیتی و فواید جسمی و ورزشی فراوان بوده است.»
نقل می‌کنند که داریوش سوم، گوی و چوگان را برای اسکندر مقدونی فرستاد، با این مقصود که او باید به جای مداخله در سیاست، به بازی گوی و چوگان بپردازد. اسکندر منظور شاه هخامنشی را فهمید و پاسخ داد که برای من زمین، گوی به شمار می‌رود و خودم چوگان هستم...
اردوان پادشاه اشکانی، اردشیر بابک ساسانی را هنگامی که جوان بود، به دربار خود دعوت کرد. آنها یک روز به شکار، و روز بعد به میدان چوگان رفتند.
بانوان درباری و دختران شاهان ساسانی و بزرگان نیز به چوگان می‌پرداختند. به طوری که خسرو پرویز و زن محبوبش، شیرین، در ساعات تفریح و فراغت چوگان بازی می‌کردند. می‌گویند جوانی مدعی شد که فرزند اردشیر بابکان است. اردشیر بهترین دلیل اثبات این ادعا را در آن دید که جوان را در بازی چوگان آزمایش کند. بازی چوگان ترتیب داده شد و جوان چنان مهارتی به خرج داد که اردشیر خواهی نخواهی او را به فرزندی پذیرفت. او بعدها ولیعهد اردشیر شد و پس از اردشیر به پادشاهی رسید. او به نام شاهپور بزرگ در تاریخ معروف است.
عمر خیام شاعر عهد سلجوقی نیز به بازی چوگان اشاره می‌کند.
هارون‌الرشید که در قرن هشتم میلادی می‌زیسته است به چوگان علاقه زیادی داشت و به این ورزش می‌پرداخت اما به خاطر قد کوتاهش کمتر موفق می‌شد خود را به گوی برساند.
می‌گویند عبدالملک سامانی موقع بازی چوگان از اسب افتاد و جان باخت.
شاه عباس صفوی نیز به چوگان علاقه خاصی داشت و مردم را به این بازی تشویق می‌کرد. در زمان او اهالی مازندران و گرگان در چوگان مهارت خاصی داشتند. و در میدان نقش جهان اصفهان همیشه بازی چوگان ترتیب داده می‌شد.
به فرمان شاه عباس در شهر، میدانها و محلهای مناسبی برای چوگان و دیگر ورزشها احداث شد.
? «شاردن» جهانگرد معروف نوشته است:
«عالی‌قاپو یا عالی‌قاپی، نمونه خاص معماری عصر صفوی است و از همین عمارت بود که شاه صفوی مسابقه‌های چوگان بازی، اسب‌سواری و جنگ حیوانات وحشی را در حضور هزاران رعیت خود تماشا می‌کرد.»
? قاورینه راجع به عالی‌قاپو این‌گونه می‌نویسد:
«رسم بر این بود که تمام حضار، عالی‌قاپو (عالی‌قاپی) را سلام و تعظیم کنند و آن به خاطر سنگ مرمر سفیدی است که به شکل پشت الاغ، به جای پله مورد استفاده است. می‌گویند در قدیم از عربستان موطن حضرت علی(ع) آورده‌اند. هر وقت که شهریار جدیدی تاجگذاری می‌کند باید از بالای این سنگ گام بردارد و اگر بر سبیل سهل‌انگاری پای او به سنگ اصابت کند، چهار نگهبان که در آنجا آماده‌اند، پادشاه را بر می‌گردانند که آن کار را تکرار کند.»
? ته ونوت در مورد عالی‌قاپو می‌نویسد:
«پادشاه در نوروز، سفرا را حضور می‌دهد و از آنجا بازی چوگان و مسابقه اسب‌سواری و جنگ حیوانات وحشی و سرگرمی‌های عامه را که در پایین برگزار می‌شود تماشا می‌کند.»
نمونه دروازه‌های چوگان در نقاط دیگری از ایران دیده شد که از جمله دو تیر سنگی یکپارچه در شیراز بوده است، که هنوز در خیابان زند پابرجا و استوار است.